برخي عوامل مؤثر بر افزايش خودکشي
متأهل بودن ممکن است يک عامل حفاظتي در مقابل خودکشي باشد، اگرچه ماهيت ارتباط زناشويي بايد در نظر گرفته شود. ازدواج هاي داراي تعارض يا نامناسب ممکن است خطر خودکشي را افزايش دهند.
نويسنده: زهرا سپهرمنش
چه ارتباطي بين تأهل، وضعيت شغلي، سابقه ي سوء استفاده ي جسمي يا جنسي و خودکشي وجود دارد؟
متأهل بودن ممکن است يک عامل حفاظتي در مقابل خودکشي باشد، اگرچه ماهيت ارتباط زناشويي بايد در نظر گرفته شود. ازدواج هاي داراي تعارض يا نامناسب ممکن است خطر خودکشي را افزايش دهند.ميزان خودکشي در ميان بالغان مجرد دو برابر بالغان متأهل است و در ميان آن هايي که طلاق گرفته، يا بيوه اند 4 تا 5 برابر بالاتر از افراد متأهل است.
بي کاري و مشکلات قانوني و اقتصادي رابطه ي مستقيمي با افزايش خطر خودکشي دارند. براي تعدادي از افراد، بي کاري همراه با عوامل ديگري در زندگي ممکن است خطر خودکشي را افزايش دهند.
براي مثال، از دست دادن شغل ممکن است استرس هاي هيجاني، زناشويي، بين فردي و مالي را ايجاد کند. از طرفي از دست دادن کار يا شکست در حفظ و نگهداري شغل، مي تواند انعکاس از دست دادن کفايت در نتيجه ي يک اختلال رواني يا فيزيکي (جسمي)، ويژگي هاي شخصيتي ناسازگار (که مخرب کار با ديگران است) يا شرايط نا به سامان اجتماعي مثل فقر باشد. بدين ترتيب رابطه ي بين بي کاري و خودکشي ممکن است دو طرفه باشد.
به نظر مي رسد که متخصصان مراقبت بهداشتي به خصوص پزشکان و دندان پزشکان نسبت به ساير گروه هاي حرفه اي با خطر بيش تري در اين مورد مواجه باشند که علت آن شناخته نشده است. ميزان خودکشي در افرادي که سابقه ي سوء استفاده ي فيزيکي يا جنسي در دوران کودکي داشته اند، حداقل ده برابر افزايش مي يابد. اين ميزان خودکشي هم چنين در افرادي که مورد سوء استفاده ي همسر خود هستند، بيش تر است. خطر اقدام به خودکشي براي افرادي که در معرض خشونت خانوادگي همسر خود (شريک جنسي) هستند، چهار تا هشت برابر بيش تر از کساني است که چنين وضعيتي ندارند.
چه ارتباطي بين خودکشي و اختلالات جسمي وجود دارد؟
ابتلا به بيماري هاي جسمي ممکن است خطر خودکشي را افزايش دهد، به خصوص اگر با اختلال عملکرد، اختلال شناختي، درد، بدشکلي، افزايش وابستگي به ديگران و کاهش بينايي و شنوايي همراه باشد. اختلالات نورولوژيک مانند صرع، ام.اس، بيماري هانتينگتون، صدمه ي طناب نخاعي و مغز خطر خودکشي را افزايش مي دهد.ساير اختلالات فيزيکي (جسمي) که با افزايش خطر خودکشي همراه هستند عبارتند از:
- ايدز، بدخيمي ها، زخم هاي گوارشي، لوپوس سيستميک، دياليز، بيماري قلبي، بيماري هاي انسدادي مزمن ريوي و بيماري پروستات.
خطر خودکشي يا اقدام به خودکشي در زمينه ي بيماري هاي فيزيکي بستگي زيادي به وجود بيماري رواني (به خصوص افسردگي) يا علايم رواني دارد (مانند نااميدي). هم چنين به شخصيت بيمار، روش سازش، دسترسي به حمايت اجتماعي، وجود فشارهاي رواني اجتماعي، سابقه ي قبلي رفتارهاي انتحاري و عواقب بيماري بستگي دارد.
زماني که افسردگي در فرد مبتلا به بيماري مزمن يا تهديد کننده رخ مي دهد، بايد به طور مناسبي درمان شود و لازم است اين افراد براي تفکر، تمايل و نقشه ي خودکشي دقيقاً ارزيابي شوند. متأسفانه افسردگي همراه با فکر خودکشي، در اين بيماران کم تر تشخيص داده مي شود.
عوامل مؤثر در افزايش خطر خودکشي در بيماري ايدز
دمانس ايدز (HIV) غالباً با نوسان خلق، عدم مهار رفتاري، قضاوت مختل و تکانشگري همراه مي شود. ساير عوامل که باعث افزايش خطر خودکشي در اين بيماران مي گردد شامل موارد زير مي شود:- وجود اختلال رواني، سوء مصرف مواد، اقدامات انتحاري قبلي، افسردگي، وجود علايم بيماري هاي متعدد، تنهايي، حمايت نشدن، سن کم، فشارهاي اخير (بي کاري، سوگواري و ...) عملکرد تطابقي ضعيف و نااميدي.
چه ارتباطي بين خودکشي و اختلال شخصيت وجود دارد؟
طبق برخي از مطالعات که در اين زمينه انجام داده شده، داشتن اختلال شخصيت به خصوص شخصيت مرزي يا ضد اجتماعي ممکن است عامل بيش از 5 درصد خودکشي ها باشد. ميزان خودکشي در طول عمر براي اين نوع اختلالات، طيفي از 3 تا 9 درصد را در بر مي گيرد. ميزان رفتارهاي آسيب به خود و اقدامات خودکشي در اين بيماران بالاست.ساير عوامل خطر خودکشي موفق در اختلالات شخصيتي شامل بي کاري، مشکلات اقتصادي، اختلافات خانوادگي، تعارضات بين فردي، از دست دادن (فقدان) و تکانشگري مي شود.
چيزي به عنوان شخصيت انتحاري وجود ندارد. به هر حال ويژگي هاي شخصيتي خاص يک بيمار، توانايي جهت مديريت درد هيجاني و روان شناختي، مهارت هاي حل مسئله، پاسخ هاي گذشته به استرس و توانايي استفاده از منابع داخلي و خارجي در طي بحران ها عوامل مهمي هستند که ممکن است باعث افزايش يا کاهش خطر خودکشي شوند. افرادي که فاقد راهکارهاي سازشي سالم جهت رو به رو شدن با مشکلات زندگي هستند، ممکن است در خطر بالاتري براي خودکشي باشند.
مهارت هاي سازشي سالم و خوب رشد يافته، به کاهش وقايع پراسترس زندگي کمک مي کنند و اجازه مي دهند تا فرد به منابع خارجي و داخلي در طي بحران ها دسترسي پيدا کند. خطر خودکشي ممکن است با ويژگي هاي شخصيتي غيرانعطاف پذير (سخت)، وابسته به درمانده در رابطه باشد.
خطر بالاتر خودکشي ممکن است شامل کساني باشد که تفکر غيرانعطاف پذير همه يا هيچ دارند. اين افراد غالباً در حل مسئله در زمان هاي استرس مشکل دارند. اين ها حتي اگر در مورد خودکشي دودل باشند، ممکن است به آن به عنوان تنها راه بنگرند، زيرا قادر نيستند راهکارهاي ديگري را بيابند. به علاوه، افراد ايده آليست (کمال طلب) با انتظارات شخصي بالا، ممکن است در خطر بالاتري براي خودکشي باشند، به خصوص زماني که با تحقير يا شکست رو به رو مي شوند. و هم چنين افرادي که نااميدي مداوم و رويکرد بدبينانه يا جبري نسبت به زندگي دارند نيز ممکن است در خطر بالاتري باشند.
نقش عوامل بيولوژيک در خودکشي چيست؟
علاوه بر شواهد ژنتيکي در مطالعات مربوط به خودکشي در دوقلوها، تعدادي از عوامل بيولوژيک در ارتباط با خودکشي مشخص شده است. براي مثال، در مطالعات نوروبيولوژيکال يافت شده که سطوح متابوليت هاي سروتونين در مايع مغزي - نخاعي قربانيان بالغ خودکشي کاهش يافته است. سروتونين در تنظيم خلق و شناخت دخيل است. ناهنجاري هاي عملکرد سروتونين مغز، در بيماراني که از بيماري هاي مختلف رواني، به خصوص افسردگي، رنج مي برند نشان داده شده است. اخيراً افزايش در تعداد گيرنده هاي A2 سروتونيني مغز و ناهنجاري هاي ژنتيکي سيستم سروتونيني (پلي مورفيسم ژن گيرنده سروتونين 2) به نظر مي رسد مستقل از ناهنجاري هاي سروتونيني يافت شده در افسردگي بدون خودکشي باشند.مطالعات هم چنين تغيير در محور آدرنال، هيپوفيز، هيپوتالاموس و پاسخ هورمون رشد به آپومورفين شيميايي در افراد در خطر خودکشي را نشان داده اند.
علاوه بر اين، تحقيق درباره ي نوروتروپين ها (مولکول هايي که در پلاستيسيتي سيناپس مغز و حفظ و رشد سلول هاي عصبي مهم هستند) ناهنجاري هايي را در تعدادي از اين ترکيبات تشخيص داده اند. (مانند BDNF، نوروتروپين 3، عامل رشد عصبي NGF در مناطق خاصي از مغز مثل هيپوتالاموس و کورتکس پره فرونتال). به علاوه، مطالعات تظاهر ژني بافت مغز، بعد از مرگ، تفاوت هاي بيولوژيکي در افرادي که
خودکشي موفق دارند را مشخص مي کند، حتي زماني که براي وجود اختلال افسردگي کنترل صورت مي گيرد. در کل، اين مطالعات نشان مي دهند که يک ارتباط بين سيستم هاي نوروترانسميتري درگير در افسردگي و خودکشي وجود دارد، اما افرادي که خودکشي مي کنند، ممکن است استعداد ژنتيکي زمينه اي اضافه اي داشته باشند که خطرشان را افزايش مي دهد. اين تحقيقات در ابتداي راه است و هنوز امکان تشخيص افرادي که ممکن است اين خطر ژنتيکي افزايش يافته را حمل کنند وجود ندارد.
در آينده نوروبيولوژي ممکن است يکي از عوامل مهم خطر خودکشي باشد.
وجود چه عواملي در سابقه ي خانوادگي خطر خودکشي را بالا مي برد؟
تعدادي از عوامل در تاريخچه ي خانوادگي بر افزايش خطر رفتارهاي انتحاري و خودکشي موفق اثر مي گذارد.سابقه ي خودکشي (به خصوص در وابستگان درجه ي يک) و سابقه ي اختلال رواني در خانواده خطر خودکشي را افزايش مي دهد. به علاوه خشونت خانوادگي، سوء استفاده يا بي توجهي ممکن است همراه با خطر باشد.
دوقلوهاي تک تخمکي (هم سان) به طور شاخصي خطر خودکشي موفق و اقدام به خودکشي بالاتري نسبت به دوقلوهاي دوتخمکي دارند. بدين ترتيب عوامل ژنتيکي در اين زمينه نقش دارند. مطالعات درباره ي فرزندخواندگي (فرزند پروري) نيز اين موضوع را تأييد کرده است. به طوري که کودکان به فرزندي پذيرفته شده خطر خودکشي قابل مقايسه با والدين بيولوژيک شان (اصلي شان) دارند (نه خانواده ي پرورش دهنده شان).
چگونگي پرسش درباره ي سابقه ي خانوادگي خودکشي
سابقه ي خانوادگي خودکشي يا اقدام به خودکشي خصوصاً در وابستگان درجه ي يک، سابقه ي خانوادگي بيماري رواني و نيز موارد سوء مصرف مواد بايد مشخص شود. هم چنين مواردي مثل ميزان درگيري بيمار و سن او در زمان خودکشي بايد مورد توجه قرار گيرد.سابقه ي خانوادگي تعارض يا جدايي، مشکلات قانوني والدين، سوء مصرف مواد، خشونت هاي خانگي و سوء استفاده هاي جنسي يا جسمي ممکن است خطر خودکشي را افزايش دهد. از آن جا که ما مي دانيم اقدام به خودکشي و خودکشي موفق در خانواده ها رخ مي دهد (الگوي خانوادگي) خيلي مهم است که مشخص کنيم چه رفتارهاي انتحاري يا حوادثي در خانواده هاي بيمار رخ داده است. در تعدادي از موارد بيمار ممکن است از اين اطلاعات آگاه نباشد، در ساير موارد ممکن است بيماران از حوادث آگاه باشند اما از بيان آن امتناع کنند، به دلايل مختلفي مانند خجالت، ترس از آنگ (برچسب خوردن) و نياز به حمايت خانواده.
برقراري ارتباط با بيمار امري اساسي است. استفاده از يک رويکرد آرام، صبورانه، بدون قضاوت و هم دردانه کمک خواهد کرد تا محيط امن و راحتي براي بيمار ايجاد کنيم و اين کار خود افشاگري را تسهيل خواهد کرد. به ياد داشته باشيم خودکشي يک موضوع بي نهايت حساس در هر فرهنگي است. ذهنيت ها، انگ ها، مخفي کاري هاي معمولي و خجالت باعث مي شود که در خانواده ها انگيزه اي قوي براي مخفي نگه داشتن اين خطر وجود داشته باشد.
آرام باشيد و به بيمار اطمينان دهيد که اطلاعات به دست آمده محرمانه است و شما تجربه و کفايت آن را داريد که با چنين موضوعات حساسي رو به رو شويد. براي مثال مي توانيد بگوييد:
- رفتارهاي مربوط به خودکشي در خانواده ها نادر نيست. من قبلاً با اين موضوع و با افراد و خانواده هاي بسياري سروکار داشته ام و خوب است که در مورد اين موضوع با من صحبت کنيد، همه ي گفت و گوهاي ما در اين جا محرمانه مي ماند.
- ما مي دانيم که بعضي بيماري ها و حتي رفتارها مثل خودکشي ممکن است در خانواده ها اتفاق بيفتد (الگوي خانوادگي دارد) آيا در بين خويشاوندان تان (والدين، مادر بزرگ، پدر بزرگ، عمه، عمو، خاله، برادر، خواهر) کسي تاکنون اقدام به خودکشي کرده است؟
- آيا مي تواني بگويي درباره ي آنچه مي داني؟
- اين مسئله چه قدر روي شما تأثير داشته؟
آيا فرهنگ و عقايد مذهبي بر خطر خودکشي اثر دارند؟
عقيده درباره ي زندگي، مرگ و حيات بعد از مرگ به طوري قوي تحت تأثير فرهنگ، مذهب و اجتماع است. نگرش و عقايد درباره ي زندگي و خودکشي که تحت تأثير فرهنگ هاي مختلف است، مي تواند اثر بارزي بر ميزان خودکشي موفق و اقدام به خودکشي داشته باشد. فرهنگ هايي که به طور آشکار يا پوشيده خودکشي را يک راه حل قابل قبول جهت مقابله با تحقير، بيماري جسمي يا استرس مي دانند، نسبت به فرهنگ هايي که خودکشي را گناه يا يک عمل جنايي محسوب مي کنند، کم تر مانع خودکشي مي شوند. بدين ترتيب زماني که لازم است خطر خودکشي را در فردي بررسي کنيم، فهم عقايد مذهبي و فرهنگي و اجتماعي درباره ي مرگ و خودکشي مهم است. به عنوان مثال براي افراد با عقايد مذهبي قوي، مذهب ممکن است يک عامل حفاظتي در برابر خودکشي باشد.توانايي فرد جهت تشخيص دلايلي براي زندگي ممکن است يک عامل حفاظتي در برابر خودکشي باشد. دلايلي از قبيل وجود بچه ي کوچک در خانه، حاملگي، حس مسئوليت در قبال خانواده و ...
ديدگاه دين اسلام درباره ي خودکشي
همان گونه که در کتب فقهي ما آمده در مواردي که انسان احتمال ضرر جاني مي دهد احکام هم نسبت به انسان تغيير مي کند. در دين اسلام چنان چه يک حکم باعث ضرر جزئي به انسان شود، حکم واجب تبديل به حرام مي شود و هرگز در قبال جان انسان بي تفاوت نيست. خودکشي از گناهان کبيره است و فرقي بين کشتن خود و ديگران است.آيا با شناختن عوامل خطر مي توانيم از خودکشي بيماران جلوگيري کنيم؟
هيچ عامل يا عوامل خاصي مشخص نشده است که بر اساس آن بتوان همواره خطر خودکشي را پيش بيني کرد، تشخيص بخشي از عوامل خطر اجازه ي پيش بيني کاملاً دقيق را نمي دهد. معيارهاي ما براي ارزيابي خودکشي که بر اساس طبقه ي عوامل خطر انجام مي شود، اگرچه کمک باليني مفيدي در ارزيابي خطر خودکشي هستند، اما نمي توانند به طور موقتي جهت پيش بيني اين که چه کسي خودکشي خواهد کرد مورد استفاده قرار گيرند.به هر حال اين ها مي توانند به درمانگر نشان دهند که اين عوامل خطر چه قدر اهميت دارند و چه مداخلات پيشگيرانه اي بايد شروع شود. بدين ترتيب معياري مانند ابزار سنجش خطر خودکشي (که در بخش بعدي توضيح داده مي شود) مي تواند ابزار مفيدي براي ارزيابي باليني بيماران باشد.
پيشگويي دقيق آينده بسيار مشکل است و پيشگويي صحيح آينده ي دور اساساً امکان پذير نيست.
به ياد داشته باشيد اکثر بيماراني که افکار خودکشي در سر دارند يا درگير رفتارهاي انتحاري هستند، لزوماً با خودکشي نخواهند مرد. اغلب به جاي مرگ، زندگي را انتخاب خواهند کرد. خودکشي امري پيچيده است که تحت تأثير عوامل زمينه اي متعددي قرار دارد. تعدادي از اين عوامل به مداخلات هدفمند به طور مناسب پاسخ خواهند داد.
به خصوص اين موارد براي افراد که از يک اختلال رواني رنج مي برند، درست است. متخصصان سلامتي با گرفتن اطلاعات و ارزيابي باليني و با توجه به قوت ها و ضعف هاي فردي، موقعيت اقتصادي - اجتماعي و تاريخچه ي زندگي آنان مي توانند خطر خودکشي را حدس بزنند، و هدف اوليه ي کاهش خطر و احتمال مرگ به وسيله ي خودکشي را تعيين کنند. براي مثال، تشخيص و درمان يک اختلال رواني مي تواند به طور شاخصي خطر خودکشي فرد را کاهش دهد.
منبع مقاله :
سپهرمنش، زهرا؛ (1388)، پشگيري از خودکشي(راهنماي عملي ارزيابي و پيشگيري از خودکشي)، تهران: نشر قطره، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}